پس از اظهارات پراکنده‌ای که توسط برخی اشخاص – که بعضا سابقه عضویت در مراتب عالی جماعت اخوان‌المسلمین داشته‌اند – مکتب ارشاد عام با صدور بیانیه‌ای، تبیین مواضع جماعت را منحصرا برعهده مرشدعام، معاونان سه‌گانه وی و سخنگوی رسمی جماعت دانست و به این ترتیب هر رأی دیگری، دیدگاه شخصی افراد تلقی خواهد شد.
اسلام آنلاین در گفتگویی با دکتر عصام العریان، سخنگوی رسمی جماعت اخوان‌المسلمین، تازه‌ترین مواضع این جنبش را (تا روزجمعه 18 فوریه / 29 بهمن) جویا شده است.
ترجمه فارسی این گفتگو در پی می‌آید:با لحنی که اظهار سرور و خوشحالی را در آن پنهان نمی‌کرد، دکتر عصام عریان، سخنگوی رسمی جماعت اخوان‌المسلمین مصر، اظهار داشت که جماعت متبوعش کسی را برای ریاست جمهوری نامزد نخواهد کرد و تأکید کرد که جماعت، تأسیس یک حزب سیاسی را پیگیری خواهد کرد.

عریان خاطرنشان کرد که تأسیس حزب از 20 سال پیش ‌توسط شورای جماعت تصویب شده است و افزود جماعت به دنبال سهم‌خواهی نیست و بارها اعلام کرده‌است خواهان به دست گرفتن قدرت نیست و به همین سبب کسی را از بین اعضای خود نامزد پست ریاست جمهوری نخواهد کرد.

عریان همچنین درباره رابطه اخوان با جریانات و نیروهای منطقه‌ای که اظهاراتی درباره انقلاب مصر نموده‌اند، تأکید کرد ما مسؤول اظهارات دیگران در ایران، لبنان یا هرجای دیگر نیستیم و نمی‌خواهیم کسی در امور داخلی مصر دخالت کند. وی افزود: انقلاب فرخنده مصر یک انقلاب کاملا مردمی است و کسی نمی‌تواند افتخار به ثمررساندن آن را به خود نسبت دهد.

گفتگوی اسلام‌آنلاین با عصام العریان، به دیدگاه اخوان‌المسلمین در دوره فرارو می‌پردازد؛ این جنبش که تا پیش از این یک گروه غیرقانونی به‌شمار می‌رفت، در روزهای پایانی قبل از سرنگونی رژیم سابق، به عنوان یک نیروی سیاسی طرف مذاکره حکومت قرار گرفت. اخوان در این مرحله چه سیاستی در پیش خواهد گرفت؟

متن گفتگو را با هم می‌خوانیم:

● به عنوان سؤال نخست، درباره نقش اخوان در انقلاب توضیح دهید. تلاش‌های زیادی کردید تا بگویید که اخوان ستون این انقلاب نبوده است؛ آیا حقیقت همین است یا به‌عنوان یک تاکتیک، این گونه عنوان کردید؟
■ هرگز؛ ما درگفتمان خود همواره به صداقت پایبندیم. عوامل این انقلاب در مدت سی سال ایجاد وانباشته شد. هیچ جریانی به تنهایی این انقلاب را ایجاد نکرده است. جنبش اخوان از ابتدا همراهی و مشارکت داشت؛ دقیقا از 28 ژانویه روز جمعه خشم؛ روزی که خون شهیدان بر زمین ریخته شد.
به همین دلیل کسی نمی‌تواند ادعا کند که شش، هفت یا هشت میلیون نفری که در قاهره به خیابان‌ها ریختند، یا میلیون‌ها نفری که در سراسر جمهوری مصر قیام کردند، همه از اخوان‌المسلمین بودند. از این‌جاست که ادعای ما مبنی بر حقیقت است. ما بخشی از مردمی هستیم که فارغ از تعلقات حزبی وگروهی، بر اساس محور مشترک نفی ستم و دیکتاتوری یکپارچه به میدان آمدند.
این شهادت را همگان می‌دهند. مثلا وائل غنیم، جوانی که صفحه اصلی دعوت به راه‌پیمایی 25 ژانویه را در اینترنت راه‌اندازی کرد، گفته‌است اخوان‌المسلمین حداکثر 25 درصد تظاهرکنندگان را تشکیل می‌دهند. یعنی اگر تعداد راهپیمایان شش یا هفت میلیون نفر بوده باشد، ممکن است یک و نیم میلیون از آنان اخوانی بوده باشند. تأکید می‌کنم حتی این رقم هم نیاز به بررسی بیشتر ودقیق‌تر دارد.
در هر حال، این سخن اخوان هرگز تلاش برای مخفی شدن نیست. همه می‌دانند متهم کردن اخوان ترفندی از جانب دستگاه‌های امنیتی است تا ضمن جلب توجه غرب و ایجاد نگرانی، بتوانند خواسته‌های ملت را دور بزنند. به‌ثمر رساندن انقلاب، افتخار بزرگی است و اخوان هرگز ادعای ملکیت انحصاری آن را نکرده‌است.

● رفتار اخوان در زمان انقلاب از طرف ناظران بسیاری مورد تفسیر قرار گرفت. شرکت شما در گفتگو با رژیم در بحبوحه مخالفت اکثریت انقلابیون، از نگاه برخی تلاشی بود در راستای کسب مشروعیت قانونی که از سال 1954 از آن بی‌بهره بودید؟
■ این گفته صحت ندارد. موضع آشکار ما در روز اول چنین تحلیلی را رد می‌کند. ما برای طرح مطالبات مردم نزد مسؤولین مدیریت بحران در جلسات گفتگو حضور یافتیم. ما رفتیم تا بگوییم مردم رژیم را عملا ساقط کرده‌اند و باید الزامات انتقال مسالمت‌آمیز قدرت را فراهم کرد.
از دیگرسو نوع رابطه ما با رژیم گذشته برهمگان روشن است؛ از چنین نظامی توقع نداشتیم به ما جایگاه قانونی بدهد. رژیم گذشته یا ما را زندانی می‌کرد یا در همه جا وحتی در خانه‌هایمان تعقیب می‌کرد تا مانع فعالیت‌مان شود. اما اینکه حکومت اخوان را به حساب آورده بود، این کاملا درست است و اگر این‌گونه نبود، ده‌ها بار از ما برای گفتگو دعوت و اصرار نمی‌کرد.
ما ضمن آمادگی برای گفتگو، جز آزادی ملت در چارچوب مطالباتی که بر تحقق آن اصرار داشتیم، چیز دیگری از رژیم نمی‌خواستیم. در صورت برخورداری ملت از آزادی، ما هم به‌عنوان بخشی از مردم از برکات آن بهره‌مند می‌شدیم؛ و بالعکس اگر اخوان سرکوب می‌شد، ملت نیز سرکوب می‌شد؛ همچنان‌که در سالیان اخیر دیدیم.

● در مورد مواضع خارجی در ایام انقلاب، ارزیابی شما چیست؟ بعضی‌ها شما را به داشتن ارتباط با برخی قدرت‌های منطقه‌ای متهم می‌کردند و اظهارات آنان به پای شما نوشته می‌شد.
■ ما مسؤول اظهارات دیگران در ایران، لبنان یا هرجای دیگر نیستیم و نمی‌خواهیم کسی در امور داخلی مصر دخالت کند.
بارها تأکید کرده‌ایم که انقلاب فرخنده مصر، یک انقلاب کاملا مردمی است و کسی چه در داخل و چه در خارج نمی‌تواند افتخار به ثمر رساندن آن را به خود نسبت دهد.

● موضع آمریکا را در این انقلاب چگونه ارزیابی می‌کنید؟ واصولا آمریکایی‌ها تا چه میزان شما را به عنوان یک نیروی دارای مشروعیت برای شکل‌گیری آینده سیاسی مصر خواهند پذیرفت؟
■ اولا ما مشروعیت خود را تنها از ملت مصر می‌گیریم نه از کس دیگری. اما لازم است یادآورشوم که همه حاکمان عرب – ونه فقط مبارک – آمریکایی‌ها را می‌ترساندند؛ می‌گفتند اگر ما کنار برویم، اسلام‌گرایان افراطی مسلط می‌شوند.
بدین‌گونه آنان همه اسلام‌گرایان را افراطی قلمداد و معرفی می‌کردند. در حالی‌که اسلام‌گرایان همه میانه‌رواند، مگر آنان که به خشونت متوسل شده‌اند. حتی با آنان که ممکن است از نظر فکری آرای افراطی داشته باشند، می‌توان از راه برهان و استدلال وارد گفتگو شد.
به‌هرحال آن چنانکه پیداست، از دستاوردهای انقلاب مصر، پایان این وحشت است؛ تغییر در ادبیات و دیدگاه آمریکا و اروپا آغاز شده است و آنان می‌گویند که مشارکت اخوان ‌المسلمین و جنبش‌های اسلامی در ساختن مصر جدید ضروری است.
در همین رابطه تأکید می‌کنم که آمریکا باید در سیاست‌های منطقه‌ای خود تجدید نظر نماید و در این راستا با جدیت بکوشد. در غیر این‌صورت، هم‌پیمانان خود را - که محور اعتدالشان می‌نامد- یکی پس از دیگری از دست خواهد داد. زیرا ثبات بر اساس آزادی، دمکراسی، دادورزی و ارزش‌های انسانی تحقق خواهد یافت.
اصولا بدون بازگرداندن این حقوق، چه در مصر، وچه در دیگر کشورهای عربی و اسلامی آرامش و ثبات وجود نخواهد داشت. این امر به‌ویژه در مورد فلسطین وعراق که تحت اشغال صهیونیستی آمریکایی و اروپایی هستند، اهمیت مضاعفی دارد.
تکرار می‌کنم بدون بازگرداندن این حقوق، کشورهای عربی و اسلامی روی آرامش و ثبات را نخواهند دید و آمریکا همواره مورد خشم ملت‌ها خواهد بود. آمریکا باید بداند که حق ندارد در امور ما دخالت کند و حق ندارد شروط خود را دیکته نماید. اگر آمریکا در آینده از حمایت دیکتاتورها دست بردارد، نتیجه آن به سود ملت‌ها خواهد بود.

● از آینده گفتید؛ آینده مصر را بعد از مبارک چگونه می‌بینید؟ فعالیت سیاسی اخوان چگونه خواهد بود؟
■ آینده مصر بعد از مبارک به یاری خدا درخشان خواهد بود وهمه مصری‌هایی که در انقلاب شرکت داشتند، آن را خواهند ساخت. مسلمان و مسیحی، پیر و جوان، زنان و کودکان همه از میوه انقلاب برخواهند چید. من معتقدم مرحله پیش رو، مرحله تلاش خستگی‌ناپذیر است و باید با وحدت ملی خود را برای آن آماده کنیم.
درباره فعالیت سیاسی اخوان در مرحله آتی، ما نامزدی ازخودمان برای ریاست جمهوری معرفی نخواهیم کرد. حتی برای کسب اکثریت پارلمانی هم تلاش نخواهیم کرد. ما تلاش خواهیم کرد ائتلاف فراگیری را شکل دهیم.
ما این استراتژی‌ها را به دلایل عدیده انتخاب کرده‌ایم. اولا تا دیگران را در داخل و خارج نترسانیم. ثانیا این کشور را رژیم گذشته ویران کرده است؛ چرا باید بازسازی به تنهایی بر دوش ما باشد؟ این امر تنها وظیفه ما نیست؛ وظیفه همه مصری‌هاست. وانگهی اخوان‌المسلمین مانند برخی سازمان‌های دیگر نیست که برای دستیابی به قدرت ممکن است به خشونت هم متوسل شوند. ما یک سازمان مدنی هستیم و در چارچوب قانون عمل می‌کنیم.
البته ما در عین حال برحق جماعت در تشکیل حزب سیاسی پافشاری می‌کنیم و تصمیم در این رابطه بیست سال پیش اتخاذ شده است.

● بخشی از نگرانی‌های غرب و آمریکا از قدرت‌گیری شما، به موضوع معاهدات بین‌المللی و مشخصا کمپ دیوید برمی‌گردد. البته این ترس درباره همه اسلام‌گرایان وجود دارد.
■ در مورد موضع ما در خصوص پیمان صلح با اسرائیل، بارها تأکید کرده‌ایم که مصر یک دولت بزرگ است و مؤسسات حکومتی و پارلمان دارد. لذا پارلمان تنها مرجع قانونی برای تصمیم‌گیری درباره این پیمان‌هاست. زمانی که پارلمان با اراده ملت انتخاب می‌شود و از حق تشکیل دولت و برکناری آن برخوردار می‌شود، در این حالت صلاحیت بحث وبررسی در مورد معاهدات بین‌المللی را نیز در چارچوب اراده سیاسی ملت پیدا می‌کند.
اما در مورد ترس از قدرت‌گیری اسلام‌گرایان، بی‌اساس بودنش ثابت شده است. این ترس باطل و بی‌مورد است؛ زیرا اسلام برای آزادی عقیده احترام قائل است واز کسی نمی‌خواهد که عقیده‌اش را تحمیل کند.
ما بارها گفته‌ایم مخالف حکومت دینی هستیم و بیشتر نگرانی غربی‌ها هم از حکومت دینی سرچشمه می‌گیرد؛ اصولا حکومت دینی در اسلام جایگاهی ندارد. ما به دنبال تأسیس حکومت مدنی با مرجعیت اسلامی هستیم.

● الآن ارتش بازیگر اصلی است. آیا بین شما و آنان کانال ارتباطی وجود دارد؟
■ تاکنون بین ما وارتش ارتباطی برقرار نشده است. اما به آن اعتماد کامل داریم. به‌ویژه که در حوادث انقلاب ، مردمی بودن ارتش آمیخته با پاکی و شرافت مثال‌زدنی وتاریخی آن اثبات شد.

● در مقاله‌ای از مشروعیت جدیدی سخن گفتید که بر ویرانه‌های مشروعیت‌های پیشین بنا می‌شوند. منظور شما چیست؟ آیا می‌توان مشروعیت انقلابی را جایگزین مشروعیت قانونی دانست؟ طبیعتا به‌دنبال آن بخش وسیعی از مجادلات کنونی پایان خواهد یافت.
■ من چنین قصدی نداشتم. منظور من این بود که مثلا مشروعیت حکومت قبل از 1952 برگرفته از انقلاب 1919 و قانون اساسی برآمده از آن بود و حزب وفد به عنوان حزب اکثریت در آن دوره، کمتر از هفت سال ونیم حکومت را در اختیار داشت. اما پادشاه و انگلیس همواره در امور دخالت می‌کردند و از فشار اقلیت برای جلوگیری از اجرای برنامه‌های حزب استفاده می‌کردند.
با انقلاب 1952 مشروعیت جدید شکل گرفت. بعد از آن شبه کودتایی با برنامه‌های ارتش شکل گرفت؛ اما آنان با دیکتاتوری، حیات پارلمانی را به نوعی انجماد کشاندند و بر اساس مجموعه‌ای از مبانی غیر واقعی، نوعی عدالت اجتماعی را پیگیری کردند.
نتیجه چنین وضعی، سقوط آن مشروعیت در جنگ 1967 بود. پیروزی 1973 مشروعیت جدید را بنیان نهاد و سادات با اتکا بر آن، حکومت کرد و مبارک هم ادامه داد.
اما این مشروعیت نیز در غیاب دمکراسی و عدالت اجتماعی و هم‌پیمانی اقتدارگرایان و تجار، به‌ویژه در یک دهه اخیر که عملا تجار را در مسند قدرت قرار داد، از درون تهی شد.
براین اساس مشروعیت جدید، مشروعیت برخاسته از این انقلاب فرخنده و وهمه انقلابیون است؛ انقلاب مشروعیت مردمی خود را بنا کرده است ومصر بر اساس آن، راه خود را به سوی آینده‌ای سرشار از شکوفایی باز خواهد یافت.